منِ دیگری

منِ دیگری...


در قلبم جهانی در آشوب است
در سرم ناظمی با باتوم است
در جانم شخصی توو حس قاتل است
به کجا خواهم رسید 

×××

نهادینه شده در مغزم بذر
شخصیت دیگریم ، آدمِ رزل
فرار نُرون از کوچک ترین درز
به کجا خواهم رسید

×××

عصبی ، هر آدم خود لعنتی‌ست
این جسم عاشقِ کفن نیست
این روحِ این بدن نیست
به کجا خواهم رسید

 

شاعر: پاسبان پارسی

‹ برداشت از این غزل با ذکر نام شاعر و منبع انتشار مانعی ندارد ›

۰ نظر

انقلاب پوچی‌ها

انقلاب پوچی‌ها



قضیه انقلاب فرق کرد
هدف گم شده در جایی پَرت
مردم نمی‌خواهند این تغییر را
عاملانشان میشوند از جامعه طرد

×××

صدای صفوف دعا نیست
همه به دار مجازات آویخته شده‌اند
همه به جرم مشترک آن بالا
به مُشتی احمقِ رجز‌خوان تبدیل شده‌اند

×××

گویند: خدااا به داد ما خواهد رسید
او عادل بی بَدیل جهان ما‌ست
اگر او عادل است حکم شما میشود اعدام
اما قبلش نثارِ صورتشان پاست

×××

بمانید و دعا کنید که ناجی برگردد
قصد ما اغتشاش و شورش نیست
اگر شما داشتید حق انقلاب
ما هم داریم پس ، هیسسس!!

×××

غریضه معنوی وصله به طناب اعدام
خاطیان همه مجازات بدنبالشان
دنبال حقیقت باش ای آدمی
تا در بهشت روشن شود جمالشان

×××

در این شعر هیچ چیز ربطی به دیگری ندارد
انقلاب کن چرا سکوت در پیشه
جهاد در بطن انقلاب نهفته‌ست
با خود حمل کن دیشه

×××

دیدم که انقلاب شد مردم پی روز خوب
همه برابر ، رعیت ، روحانی ، سران
بیدار شدم فهمیدم خواب بود
دلار به نرخ نجومی ۲۰هزار شد گران
×××

مردم نمی‌خواهند تحول عظیم را
تو خود باید باشی قاضی
بدنبال عدالت باید باشی
یا به یک قِران بشوی رازی


شاعر: پاسبان پارسی

‹ استفاده از این شعر بدون ذکر نام شاعر و منبع پیگرد قانونی در پی دارد ›

۰ نظر

کسی نیس!!

شب رو تخت هی میچرخی تو جات بعد گوشیتو برمیداری مینویسی خوابم نمیبره  یهو بغض میکنی سرد میشی خُرد میشی وقتی میبینی کسی نیس براش بفرستی!

۰ نظر
درباره من
‹ به بلاگ ‹ خودکشی💀 › خوش آمدید...😊 ›
آزادی بیان رو در قالب ادبیات تجربه کنید...

اگر کلمه خاصی‌تو سرته از طریق
کادر جستجوی پایین ، اون کلمه رو پیدا کن.↓↓↓
پیام های کوتاه