طلوعی که آخرین غروب است

عشقی که در میان ابرها غروب میکند

سایه ها از ترس فردا ....

طلوع میکند

فلسفه ، بطن عمق فاجعه گر ذوب شود

زمین مرگ را دوباره شروع میکند

ادامه مطلب ۰ نظر

2 بیتی

قدرت آمیخته به درد و جنون

ملت خراب ؛ حراص از کُنون

نفس‌کُشی را انتخاب کرده‌اند

تا باشد محتاج وعده‌های آب و نون

 

 

۰ نظر

شعرالفبای

الف ب پ ت

تو می میری وقتی که

ث ج چ ح خ

مغزت میشه له

 

د ذ ر ز ژ

تو با ما نیوفت سر هیچ ؛ جنگ

س ش ص ض

جوری تو سری میخوره ؛ میزنی لَنگ

 

ط ظ ع غ ف ق

تو احمق میزنی برام لاف

ک گ ل م ن

پس مراقب باش ندی دست من گاف

 

و ه ی

تو می میری وقتی که

wink

 

 

_پاسبان پارسی

۰ نظر

حقانیت بر حرف من

من زنده ام ؟؟ دقیق نمیدونم

شک ، همه چیز رو بست

من میگم نیست با دلیل

تو بگو خدایی این وسط هست

 

***

 

من آسمون آبی رو دیدم

که پر نقش ابرهاست

این دلیل طبیعته بر حقیقت

تو فکر میکنی خدا خالق فضاست

 

***

 

من میگم انسانیت

شاید باشه بهتر از افراط

تو بگو بهم کافر دیندار

تو برام خدا رو کن اثبات

 

***

 

من حق را میدانم بر عمل

که وحشیانه ترین اعمال فکر است

تو بگو مرتد و از دین خارج شده

من میگویم خدا خالق عمل س*ک*س است

 

***

 

که چگونه هم س*ک*س هم تجاوز

خوبی و بدی را میکند درهم

اگر او قادر مطلق است

چگونه خوبی و بدی میشود برهم - سوار

 

***

او خالق بدیست ، او خالق گناه ست

چون او قادر مطلق است

شیطان ، آدم و حوا بهانست

او رخت بر تیشه انسان بَست

 

 

 

این داستان همچنان ادامه دارد.

 

 

 

_پاسبان پارسی

۱ نظر

صدای ...

صدای جیغ و شیون میرسد به گوش

صدای یک زن که رفته از هوش

صدای سکوت غرق در تجاوز

صدای بی شرفی که داد میزند ... 

آن زن میکند تمارض

 

_ پاسبان پارسی

۰ نظر
درباره من
‹ به بلاگ ‹ خودکشی💀 › خوش آمدید...😊 ›
آزادی بیان رو در قالب ادبیات تجربه کنید...

اگر کلمه خاصی‌تو سرته از طریق
کادر جستجوی پایین ، اون کلمه رو پیدا کن.↓↓↓
پیام های کوتاه