انقلاب پوچیها
انقلاب پوچیها
قضیه انقلاب فرق کرد
هدف گم شده در جایی پَرت
مردم نمیخواهند این تغییر را
عاملانشان میشوند از جامعه طرد
×××
صدای صفوف دعا نیست
همه به دار مجازات آویخته شدهاند
همه به جرم مشترک آن بالا
به مُشتی احمقِ رجزخوان تبدیل شدهاند
×××
گویند: خدااا به داد ما خواهد رسید
او عادل بی بَدیل جهان ماست
اگر او عادل است حکم شما میشود اعدام
اما قبلش نثارِ صورتشان پاست
×××
بمانید و دعا کنید که ناجی برگردد
قصد ما اغتشاش و شورش نیست
اگر شما داشتید حق انقلاب
ما هم داریم پس ، هیسسس!!
×××
غریضه معنوی وصله به طناب اعدام
خاطیان همه مجازات بدنبالشان
دنبال حقیقت باش ای آدمی
تا در بهشت روشن شود جمالشان
×××
در این شعر هیچ چیز ربطی به دیگری ندارد
انقلاب کن چرا سکوت در پیشه
جهاد در بطن انقلاب نهفتهست
با خود حمل کن دیشه
×××
دیدم که انقلاب شد مردم پی روز خوب
همه برابر ، رعیت ، روحانی ، سران
بیدار شدم فهمیدم خواب بود
دلار به نرخ نجومی ۲۰هزار شد گران
×××
مردم نمیخواهند تحول عظیم را
تو خود باید باشی قاضی
بدنبال عدالت باید باشی
یا به یک قِران بشوی رازی
شاعر: پاسبان پارسی
‹ استفاده از این شعر بدون ذکر نام شاعر و منبع پیگرد قانونی در پی دارد ›